گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
روباه و زاغ ترجمه‌ی نیر سعیدی
جمعه 19 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 297 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

 

روباه و زاغ

 

روباه و زاغ ترجمه‌ی نیر سعیدی

بامدادان رفت روباهی به باغ

دید بنشسته است بر بامی کلاغ

نشئه و شادی بی‌اندازه داشت

زیر منقارش پنیری تازه داشت

گفت در دل روبه پرمکر و فن

کاش بود این لقمه اندر کام من

با زبانی چرب و با صد آب و تاب

گفت پس با وی که: ای عالی‌جناب

از همه مرغان این بستان سری

وه! چه مه‌رویی چه شوخ و دلبری

این‌چنین زیبا ندیدم بال و پر

پر و بال توست این یا مشک تر!

خود تو دانی من نی‌ام اهل گزاف

گر بُرندم سر، نمی‌گویم خلاف

گر تو با این بال و این پرواز خوش

داشتی بانگ خوش و آواز خوش

شهره چون سیمرغ و عنقا می‌شدی

ساکن اقلیم بالا می‌شدی

غره شد بر خود کلاغ خودپسند

خودپسند آسان فتد در دام و بند

تا که منقار از پی خواندن گشاد

لقمه‌ی چرب از دهانش اوفتاد

نغمه چون سر داد در شور و حجاز

کرد شیرین کام رند حیله‌ساز

شد نصیب آن محیل نابکار

طعمه‌ای آن‌سان لذیذ و آب‌دار

گشت روبه چون ز حیلت کامکار

داد اندرزی چو درّ شاهوار

گفت هر جا خودپسندی ساده است

چاپلوسی بر درش استاده است

آن تملق‌پیشه‌ی رند هوشمند

نان خورد از خوان مرد خودپسند

نیر سعیدی



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


شعر روباه و زاغ ترجمه ایرج میرزا
جمعه 19 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 451 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

کلاغی به شاخی جای‌گیر

به منقار بگرفته قدری پنیر

یکی روبهی بوی طعمه شنید

به پیش آمد و مدح او برگزید

بگفتا: سلام ای کلاغ قشنگ

که آیی مرا در نظر شوخ و شنگ

اگر راستی بود آوای تو

به‌ مانند پرهای زیبای تو

در این جنگل اکنون سمندر بودی

بر این مرغ‌ها جمله سرور بودی

ز تعریف روباه شد زاغ، شاد

ز شادی بیاورد خود را به‌ یاد

به آواز خواندن دهان چون گشود

شکارش بیافتاد و روبه ربود

بگفتا که: ای زاغ این را بدان

که هر کس بود چرب و شیرین‌زبان

خورد نعمت از دولت آن کسی

که بر گفت او گوش دارد بسی

هم‌اکنون به‌ چربی نطق و بیان

گرفتم پنیر تو را از دهان

 

ایرج میرزا

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


روباه و زاغ از زبان چند شاعر
پنج شنبه 18 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 531 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

روباه و زاغ

شعر روباه و زاغ یکی از شعرهای کتاب فارسی دبستان است که برای اکثر ایرانی‌ها یادآور خاطرات کودکی و مدرسه است و به اصطلاح نوستالژیک است. این شعر در اصل ترجمه‌ی منظوم حبیب یغمایی است از شعر شاعر فرانسوی قرن هفدهم «ژان دو لافونتن»، اما در کتاب درسی به نام شاعر اصلی آن اشاره‌ای نشده است.گفتنی است که دو ترجمه‌ی آزاد دیگر هم از این شعر در زبان فارسی منتشر شده است. آن‌طور که در کتاب اصول فن ترجمه‌ی فرانسه به فارسی آمده، "ایرج میرزا" و "نیر سعیدی" هم این شعر را ترجمه کرده‌اند.

 

 

 

زاغــکی قـالـب پـنـیــری دیـــد       به دهـان برگرفت و زود پـریـد

بـر درخـتــی نشـسـت در راهــی       کـه از آن مـی‌گذشت روبـاهـی

روبــه پـرفـریـب و حـیلـت‌ســاز       رفـت پـای درخت و کـرد آواز

گـفـت بـه بـه چـقــدر زیـبـایـی       چه سـری چه دُمـی عجب پایی

پـر و بـالـت سـیاه‌رنـگ و قشنـگ       نیست بالاتـر از سـیاهـی رنـگ

گر خوش‌آواز بودی و خوش‌خوان       نبـودی بهـتر از تـو در مـرغـان

زاغ مـی‌خـواسـت قـار قـار کـنـد       تــا کــه آوازش آشـکـار کـنـد

طعمه افتاد چـون دهـان بـگشـود       روبهک جست و طعمه را بربـود

حبیب یغمایی

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 94
:: بارديد ديروز : 0
:: بازديد هفته : 395
:: بازديد ماه : 4330
:: بازديد سال : 15455
:: بازديد کلي : 275837
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری